خاطره 

 

            وقتی به ياد آن خاطره می افتم ، معمولاً ياد امام حسين (ع) و محرم و عاشورا در ذهنم  زنده می شود. خاطره ای كه از نظر خيلی ها ، ارتباطی به عاشورا و امام حسين (ع) ندارد ،  از نظر من ، بسياری از كارهای زندگی ما ، با واقعه ی عاشورا در ارتباط است ، زيرا بحث ((انتخاب)) در ميان است.

          در آن سال ، من و همكارم ، سرپرست شبانه روزی خوابگاه يک مدرسه بوديم. خانواده ها  با هزار اميد و آرزو،  فرزندانشان را در خوابگاه مدرسه و در اختيار ما قرار داده بودند. بچه های معصومی كه رنج دوری از خانواده را به شوق تحصيل تحمـــــــل می كردند ، قطعاً بايد در آسايش  نسبی قرار می گرفتند. اما شرايط ، چندان مطلوب نبود. تلاش ما برای حل مشكل  تغذيه و بهداشت آن ها ، چندان نتيجه ای نداشت. پس از مدتی مصرف گوشت های تاريخ مصرف گذشته و . . .  شروع شد. مسأله را با مسؤولان ، در ميان گذاشتيم ، اما هر چه بيشتر تلاش می كرديم كمتر نتيجه  می گرفتيم ، زيرا به جای معدوم كردن گوشت های تاريخ مصرف   گذشته ،  مصرف آن ها در اولويت برنامه ی غذايی دانش آموزان قرار گرفت. مصرف اين   گوشت ها ، 2 ماه ادامه داشت و پس از آن ، مصرف روغن 8 ماه تاريخ مصرف گذشته شروع شد.

          زمانی كه اعتراضات ما به وجود تخلفات بهداشتی ، اوج گرفته بود ، برخی به ما     می گفتند: ((شما با اين كار ، موقعيت شغلی خودتان را به خطر می اندازيد و از نظر مادی و مالی ، دچار ضرر می شويد.)) در پاسخ به اين افراد می گفتم: ((فرض كنيد روز عاشورا است ، سپاه يزيد در يک  طرف ، و سپاه امام حسين (ع) در طرف ديگر قرار دارد ، هر كس به امام حسين (ع) بپيوندد ، سرانجامش ((مرگ)) است و هر كس به يزيد ملحق شود پول و مقام و ماديات در انتظارش است.  اگر شما باشيد از بين اين دو گروه ، كدام را انتخاب می كنيد؟!))

          البته شايد از دست دادن شغل و پست در چنين مواردی ، قابل مقايسه با شهادت امام و اصحابش نباشد و قطعاً هم نيست،  اما از جهات بسياری با آن وجه اشتراک دارد و مهم ترين آن ((انتخاب)) است. كسی كه در انتخاب های كوچک ، موفق نباشد، در انتخاب های بزرگ هم موفق نخواهد بود. به هر حال منظور اين است كه گاهی بايد محافظه كاری را كنار بگذاريم  و خود  را به امواج متلاطم بسپاريم.

          اعتراض ما اوج گرفت و مسؤول مدرسه ، به كمک اداره و سازمان آموزش و پرورش  استان . . . . . نسبت به سرنگونی ما اقدام كرد و در اين راه موفق شد و ما از آن مدرسه اخراج شديم. بسيار جای تأسف است كه يک سازمان فرهنگی ، مشكلات بهداشتی اش را اين چنين حل كند و به جای اين كه تخلفات بهداشتی را از ميان بردارد ، ناظران بهداشتی  را از سر راه  بر می دارد و  جالب تر اين كه ادارات ديگری كه در اين مورد ، مسؤوليت متوجه آن ها بود ، سكوت اختيار كردند و دم برنياوردند و امر به معروف و نهی از منكر را كه يكی از اهداف اصلی نهضت امام حسين (ع) محسوب می شود ، ترک كردند.

          گر چه ما با اين اعتراض و گفتن سخنان حق ، از نظر موقعيت شغلی و مادی ، مورد  بی مهری قرار گرفتيم ، اما از آنجا كه گفتن حقيقت برای خود گوينده ، شيرين است ، از گفتن حق پشيمان نيستيم و عوارض آن را  می پذيريم و تسلیم نمی شویم.

 

السلام علی الحسين

وعلی علي بن الحسين

وعلی اولاد الحسين

وعلی اصحاب الحسين

 

علیرضا میزانیان

 

alirezamizanian@yahoo.com